از یک جمله ای بی انتها در باور تو بودم
پشت برگه ای صاف پر از خطهای بی معنا بودم
این همین نیستی ست که هیچی در آن بودم
بدون این ، محبت را در خاک پایت بودم
همه ی معنای من به تو یکسان نیست
همه ی هر چه که بودی این بهترین توصیف نیست
من در تو همه چیز را در پاکی خلاصه کردم این ذهن خالی نبود
تو که بیشتر از یک جمع ،ضرب در همه ی اعداد مثبت بوده ای
پس بگذر از منفی های ضرب در منفی همه
باور ها که باور است خیال ها هم چنین است
این بازی که در خیال تو حقیقی نیست واقعیت ها تو را دنبال می کنند
درباره این سایت